ای مسلمان که ز اقلیم خدا آمده ای!
عطر اسلام تو کو؟
گر نشانی ز محمّد داری ..
سخن نرم تو و لحن دلآرام تو کو؟
چین بر ابرو مفِکن!
که بدین روی ، به زشتی بکشی ایمان را ..
در دهانت ، حنظل*
در نگاهت ، تلخی
خشم تو ، بی هنگام
سخنت ، ناهنجار
معنی تلخ سلامت ، دشنام
اگر از کشور عشق آمده ای ..
بوی معشوق کجا؟ گرمی پیغام تو کو؟
هیچ دانی که مسلمانی چیست؟
در نگاهت ، پیوند
سخنانت ، دلبند
بر زبان ، نغمه ی مهر
بر لبانت ، لبخند
دست تو ، دستِ وداد
خوی تو بی آزار
حرف تو ، بی ترفند
توشه از خوی محمّد برگیر!
موی را شانه بزن!
شوخ* از چهره بشوی!
سخنت را به محبّت آمیز!
درس لبخند بیاموز به لب های عبوس!
با مسلمان مستیز!
بیم در جان برادر مفکن!
به هدایت بنشین!
به حمایت برخیز!
گر که از کعبه ی دل آمده ای ..
نیّت پاک تو و حالت احرام تو کو؟
چین بر ابرو مفِکن!
مهربانیت چه شد ، نعمت اکرام تو کو؟
ای مسلمان که ز اقلیم خدا آمده ای!
عطر اسلام تو کو؟
گر نشانی ز محمّد داری ..