پیامبر(ص) میفرموده است من نخستین کسی را که وارد بهشت میشود و آخرین کسی را که از دوزخ بیرون میآید، میشناسم. روز رستاخیز کسی را برای حساب میآورند به فرشتگان گفته میشود گناهان صغیرهاش را بر او عرضه دارید، و گناهان کبیرهاش را از او پوشیده میدارند.
درباره سیره نبوی و سنت رسول اعظم(ص) کتابهای بسیاری در کشورمان منتشر، ترجمه و گردآوری شده و در اختیار علاقمندان و پژوهشگران قرار گرفته است؛ کتابهایی که هر یک وجوهی از کهکشان بیکران اخلاق حسنه حضرت ختمی مرتبت(ص) را نمایان کرده است گرچه همچنان قطرهای از دریای آن وجود نازنین هم برای مردم بازگو نشده است.
با این حال درباره لبخندزدن و متبسم بودن آن حضرت همواره روایتهای متعددی نقل شده است مانند اینکه «پیامبر اعظم(ص) همیشه بر چهرهشان لبخند جاری بود» و یا شوخی پیامبر(ص) با پیرزنی که به ایشان گفت: یا رسولالله! از خدا بخواه که من به بهشت بروم. پیامبر(ص) فرمود: «بهشت را جایی برای پیرزنان نیست!» پیرزن ناراحت شده بود که پیامبر(ص) ادامه داد: خداوند پیرزنان را ابتدا جوان میکند و بعد به بهشت میبرد...» تعدادی از این روایتها درباره چهره متبسم و شوخیهای آن حضرت از کتاب «شمائلالنبی(ص)، نوشته ابوعیسی محمدبن عیسی ترمذی با ترجمه دکتر دامغانی که سالها قبل از سوی نشر نی منتشر شده، در ادامه میآید.
از ابوذر نقل میکنند که میگفته است: «پیامبر(ص) میفرموده است من نخستین کسی را که وارد بهشت میشود و آخرین کسی را که از دوزخ بیرون میآید، میشناسم. روز رستاخیز کسی را برای حساب میآورند به فرشتگان گفته میشود گناهان صغیرهاش را بر او عرضه دارید، و گناهان کبیرهاش را از او پوشیده میدارند. به او گفته میشود فلان روز فلان ساعت این گناه را و آن گناه را انجام دادهای و او اقرار میکند و از عرضه کردن گناهان کبیرهاش بیمناک است... در این هنگام فرمان میرسد که به جای هر گناه برای او حسنهای منظور دارید و آن بنده از روی طمع میگوید آخر من گناهان دیگری هم داشتهام که آنها را اینجا نمیبینم! ابوذر میگفته است در این هنگام دیدم پیامبر(ص) چنان لبخندی بر لب آورد و خندید که دندانهایش نمودار شد»
*
علی بن ربیعه نقل میکرد که در حضور علی(ع) بودم، مرکبی آوردند تا سوار شود. همین که پای در رکاب نهاد بسمالله گفت و چون بر پشت مرکوب قرار گرفت، الحمدلله گفت و سپس چنین گفت: «منزه است آنکه این را برای ما رام ساخت ما را یارای آن نیست.» آنگاه سه بار الحمدلله و سه بار الله اکبر گفت و سپس عرضه داشت: «بار خدایا پاک و منزهی! من بر خویشتن ستم کردم. مرا بیامرز که گناهان را جز تو نمیآمرزد.»
آنگاه لبخندی زد. من گفتم: «ای امیرالمومنین! از چه خندیدی؟» فرمود: «من دیدم رسول خدا(ص) چنین فرمود و از آن حضرت پرسیدم ای رسول خدا چرا لبخند زدی؟ فرمود چون بنده میگوید خدایا گناهان مرا بیامرز، پروردگار خشنود میشود از اینکه بندهاش میداند که کسی جز او گناهان را نمیآمرزد.»
به گزارش خبرگزاری ها، رهبر معظم انقلاب اسلامی در این نامه خطاب به حجتالاسلام والمسلمین حیدر مصلحی تأکید کردهاند:
جناب آقای مصلحی، از شما میخواهم که بیش از پیش در انجام ماموریتهای مهم داخلی و خارجی وزارت اطلاعات اهتمام به خرج دهید.
متن کامل این نامه بدین شرح است:
حجةالاسلام جناب آقای مصلحی دام توفیقه
وزیر محترم اطلاعات
استحکام و انسجام و روزآمدبودن دستگاه اطلاعاتی کشور یکی از پایههای مهم اقتدار نظام اسلامی است، لذا از شما میخواهم بیش از پیش در انجام مأموریتهای مهم داخلی و خارجی وزارت اطلاعات اهتمام بهخرج داده و با سرمایه عظیمی که آن وزارتخانه از نیروی انسانی توانمند و انقلابی و متدین و فنآوریهای روز برخوردار است و با حمایت دولت خدمتگزار و همکاری سایر نهادهای اطلاعاتی اجازه ندهید کوچکترین فترت و سستی در انجام وظائف قانونی آن دستگاه مهم پیش آید. برای شما و معاونان و مدیران محترم و همه فرزندان عزیز انقلابیام در وزارت اطلاعات دعا میکنم. موفق و مؤید باشید.
سیدعلی خامنهای
30/فروردین/1390
متن کامل مطلب جدید عاملی بدین شرح است:
یا حسین (ع)
مرگ تو عزا نیست رثای تو حماسه است ای کاسته از قدر تو این معرکه گیران
چند سینه سخن در مورد مداحان شماره حسابی و رانت خواران افتخاری بماند و به احترام مداحان خالص همچون کوثری ها پرده بر ندارم . اما باید اذعان کرد که بعد از چاپ 4 کتاب عاشورایی و آئینی که بعضی به چاپ چهارم هم کشیدو و رسیده و شرکت در بسیاری مجالس و چاپ شعر در صدها کتاب در مورد اهلبیت (ع) به اندازه چند برابر سر جناب آقای سعید خان حدادیان در نفی فتنه و حمایت از ولایت و دولت یار دولت اسلامی احمدی نژاد شعر سرودم که مطبوعات و خبر گزاریها شاهدند حق امر به معروف و نهی از منکر توهین و افترا را دارم . و دلیل طمع کارانه نبودن همه شعرها همینکه امروز سمند را با پراید عوض کردم تا از مبلغ باقیمانده آخرین کتابم یعنی : مشقهای ماندگار را چاپ کنم و همینکه از هیچ دولتی علی الخصوص دولت مورد علاقه ام کمکی به بنده نشد دستم را باز میگذارد که در عریان کردن حقیقت بی پروا باشم .و نترسم از اینکه بگویند تو جیره خور دولت هستی ، حتی با همه امیر عاملی بودنم نتوانستم حق التحریر مقبره قیصر امین پور را دریافت کنم ، بارها هم نوشتم اما کسی ککش هم نگزید ،حتی دستور وزیر هم زیر میز ماند خوب بماند
اما شنیدم سعید حدادیان در محفل خود از اعتماد مردم عاشق سوء استفاده کرده و یادش رفته دولت منتخب مورد عنایت رهبری است و با اشاره به رگ لاتی عربده مرا هم ببینید زده و چنان به رئیس جمهور هتاکی نموده که آدم رویش نمیشود کلمات را بنویسد
البته چندش آور است . حتما قانون برخورد میکند ، چون فحش دادن نه مورد رضای خداست و نه موجب شادی مردم و رهبری است . ان شاء الله اشتباه شنیدم که اگر یقین کنم دکور این مداح بهم ریخته است ایشان در محافل اهل بیت عربده علیه دولت مردمی میکشد و گاهی به شیوه بیوه زنان دهان به نفرین و ناله میگشاید که آن حاج منصور هم دم نمیزند بلکه آتش در اجاق دان سعید آقا میگذارد
خوب اگر این حرمت شکنی ها باب شود 25 میلیون احمدی نژادی هم یک آب دهان روی شما بیندازد غرق نمی شوید ؟
اگر حرف حساب دارید چرا رگ گردن کلفت میکنید ؟
دلایل قوی باید و معنوی نه رگهای گردن به حجت قوی
واقعا دلم برای رئیس جمهور میسوزد ، دشمنانش چقدر حقیرند . این چند بیت را نوشتم اگر حدادیان منکر فحاشی هایش شود بر میدارم اگر نه وای اگر از پس امروز بود فردایی
با ذکر اینکه نه احمدی نژاد ، نه مشایی ،نه وزیر ارشاد یک ریال به درد من خورده باشند ، حتی یک جلد کتابم را هم نخریدند که قانونشان بود ، اما من خدمات دولت را در سطح جهان نگاه میکنم
فرشته ای که وکیل است بر خزائن باد چه غم خورد که بمیرد چراغ پیر زنی
من و کنج ویرانه پیرزن ، اما ما خانواده شهدا دولت را تنها نمیگذاریم
شاعر چو مداحی کند ،مداح شاعر میشود
آن کار خوش کرده رها ،این داده تن بر کار بد
میسوزد این دل از چه رو ؟ حدادیان شاعر شده
آنکس که نام عشق را ،تنها فقط فریاد زد
با عربده گوید که من مداح شاعر پیشه ام
گاهی ولایی میشود ،این شاعری را نابلد
در محضر رهبر ادیب ،در جمع خود گردد عمو
همچون نخود در دیگ آش ، سیما ، صدا ، هرجا رود
با کله هفتاد من ،یاوه به دولت گفته است
آن دولتی که میزند ،توی دهان مستبد
منصور ارضی هم شده ،منفور اهل معرفت
او نیز میگوید خطا ،قاطی نموده نیک و بد
یک سو مرید رهبری ،یک سو مخالف با ولی
این خوب و بد را تا کجا ، بینیم ما در یک سبد ؟
امیر عاملی
یکی از روشهایی که مدعیان دروغین در جهت اعمال شنیع و افکار پلید خود به آن استناد می کنند ادعایی است در این خصوص که این افراد تنها و مطمئن ترین راه زندگى را در اختیار دارند. آنها مردم را با توسل به تبلیغ پیرامون یک مأموریت خاص و یا علوم ویژه که قرار است، داشته باشند! در پیروى از خودشان گول میزنند. مأموریت خاص عبارت از موعظه حول یک دانش ظاهرا "سرى " است! که رهبران تصریح میکنند که تنها بر کسانى که به آنها بپیوندند فاش خواهد شد.
درهمین رابطه فردی شیاد در یکی از روستاهای استان فارس با اغفال خانواده ها با عنوان این مطلب که تنها راه بخت گشایی دختران دعا نویسی بر روی اندام آنها می باشد به دعا نویسی بر روی اندام دختران روی آورده است . این شخص کذاب مدعی است با دعا نوشتن بر روی سینه و ران دختران بخت آنها باز می شود. گفتنی است این فرد حدود 70 سال سن دارد و از قدیم به دعا نویسی مشغول بوده و برخی خانواده ها به علت عدم آگاهی به وی مراجعه کرده و او با خواندن صیغه محرمیت اقدام به دعا نویسی روی بدن دختران جوان اقدام می کند.